نظر

گفت‌و‌گوی آیت الله خوانساری با عزراییل

نویسنده : reza
موضوع : مذهبی _ اسلامی ,  , 

 

 

سلامش کردم، جواب داد و فرمود: آیا آماده هستی شما را قبض روح کنم و ببرم؟ گفتم: آماده‌ام. بعد فرمودند: قدمها را شمردم و دیدم ده قدم شد.

روح عزرائیل مرگ
در محضر آیت الله علوی گرگانی

ای ابوذر در دنیا چنان باش که گویی غریبی هستی یا یک رهگذر، و خود را از اهل گور به حساب آور.

چگونه در دنیا احساس غربت کنیم ؟!

به راستی چطور ممکن است با اینکه انسان در دنیا دوست و رفیق دارد، فامیل و آشنا دارد، هم درس و هم بحث دارد و همنشین و اولاد دارد، اما احساس غربت کند، ظرافت‌هایی در کلام معصومین است، یعنی آنقدر اهل آخرت و اهل الله شوید که بودن شما با افراد عادی موجب ناراحتی تان شود و همیشه بخواهید که روحتان با بزرگان و اولیاءالله و ارواح طیبه باشد.

آنجا که امیرالمومنین(ع) فرمود: «فزت و رب الکعبه» معنایش این نیست که من از غم و غصه های دنیا راحت شدم.

علی علیه السلام را با دنیا چکار؟ خود او می فرمود: ما را چه به فدک. اگر حضرت مال دنیا می خواست، این همه سرمایه در دستش بود. برای چه انفاق می کرد؟

یک جهت ” فزت و رب الکعبه ” همین است که مولا امیرالمومنین مال این عالم نبود. خداوند این بزرگوار را مثل پیامبر صلی الله علیه و آله آورده بود گویی، در این دنیا غریب بود و من معتقدم آن مصیبتی که علی علیه السلام را زجر می داد مساله آخرتی و دینی مردم بود .
علی علیه السلام در دنیا غریب بود و پیامبر صلی الله علیه و آله چند بار فرمودند: «طوبی للغربا» خوشا به حال غریبان، و ما باید سعی کنیم جزء غربا باشیم. دنیا را خانه آرامش خودتان انتخاب نکنید. بدانید که «الدنیا دار بالبلاء محفوفه» فکر نکنید در دنیا در آسایش هستید؛ باید به خود رنج و زحمت دهید و خود و دیگران را ارشاد و اصلاح کنید
گریه در احوالات خود می کنیم!

گریه ما برای اینها از این جهت است که چطور خدای تبارک و تعالی شخصیتی بزرگوار مانند علی(ع) را آورد در این دنیا برای هدایت ما، ولی ما قدرش را ندانستیم، والا اینها مال زمین نبودند و مال این دنیا نبودند. آن مردم بی وفا قدر علی (ع) را نشناختند و او را اذیت و آزار کردند. آن حضرت باید بنشیند و حسرت بخورد که «الدهر انزلنی ثم انزلنی حتی قیل معاویه و علی» روزگار اینقدر مرا پائین آورد تا اینکه گفته می شود: معاویه و علی به راستی خیلی مصیبت است، امیر المومنین کجا و معاویه کثیف کجا؟ معاویه ای که سرتا پا جسم و ماده و خبائث است در مقابل علی علیه السلام قرار دارد که همه اش نور است.
خوشا بر احوال غریبان در دنیا!

علی علیه السلام در دنیا غریب بود و پیامبر صلی الله علیه و آله چند بار فرمودند: «طوبی للغربا» خوشا به حال غریبان، و ما باید سعی کنیم جزء غربا باشیم. دنیا را خانه آرامش خودتان انتخاب نکنید. بدانید که «الدنیا دار بالبلاء محفوفه» فکر نکنید در دنیا در آسایش هستید؛ باید به خود رنج و زحمت دهید و خود و دیگران را ارشاد و اصلاح کنید.
امام علی (ع) نخلستان
ابوذر نیز در این دنیا غریب بود!

او به دستورات پیغمبر(ص) خوب عمل کرد، زندگی و کاشانه و خانه نداشت. او رفت و در ربذه ماند و به دخترش گفت: آخر عمر من است. دختر به گریه افتاد. او گفت: گریه نکن. دختر گفت: در این بیابان بعد از تو چکار کنم؟ اباذر گفت: وقتی از دنیا رفتم، برو کنار جاده بنشین، گروهی می آیند به آنان بگو که ابوذر در اینجا فوت کرده است، آنها می آیند و بدن مرا بر می دارند.

واقعا ابوذر در نهایت غربت زندگی کرد و در نهایت غربت جان داد. یکی از بزرگان (آیت الله خوانساری) که مرد بسیار با تقوائی بود و نفس زکیه ای داشت ، از ایشان نقل شده که چند ساعت قبل از فوتشان فرمودند که حضرت عزرائیل علیه السلام جلو چشمانم مجسم شد. او را شناختم که عزرائیل علیه السلام است.

سلامش کردم، جواب داد و فرمود: آیا آماده هستی شما را قبض روح کنم و ببرم؟ گفتم: آماده‌ام. بعد فرمودند: قدمها را شمردم و دیدم ده قدم شد. ده قدم شد فهمیدم ده ساعت دیگر از عمرم بیشتر باقی نمانده است. بچه ها را خبر کردم و گفتم: رفتنی هستم.

آری وقتی روح انسان پاک باشد اینگونه است. آیا از جهات دین مان آماده هستیم؟ آیا آرزوهای دور و دراز نداریم؟ آیا از جهات دین مان آماده هستیم؟ آیا مدیون دیگران نیستیم؟ آیا آن پرونده سفیدمان آلوده نکردیم؟ اگر آماده ایم خوشا به سعادت ما.

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان

منبع : شیعه نیوز

برگرفته از انوار اخلاقی ج ۱، نوشته آیت الله علوی گرگانی


برچسب ها:

- 13:4

نظر

حوریان بهشتی فقط برای مردان؟!

نویسنده : reza
موضوع : مذهبی _ اسلامی ,  , 

 

 

 

در خود معنای حورالعین و وجه تسمیه این کلمه فرموده‌اند حور به معنی سفید اندام و عین به معنای گشاده چشم و یا معنای این که سفیده چشم که در نهایت سفیدی است و سیاهی آن در غایت سیاهی و صفا و طراوت.

تبیان : آیا حورالعین فرشته است و آیا مؤمنین با آن‌ها ازدواج می‌کنند؟

سؤال مطرح شده در مورد یکی از نعمت‌های بهشتی است که نصیب بهشتیان می‌شود.

در آیاتی از قرآن که در مورد حورالعین اشاره‌ای فرموده‌اند و عمده آن‌ها در سوره الرحمن و سوره واقعه می‌باشند، سخنی از این که حورالعین فرشته است یا نه؟ مطرح نشده فقط اوصافی از آن‌ها گفته شده که با توجه به این آیات و اوصاف پی خواهیم برد که یک سری ویژگی‌هایی دارند که مخصوص زنان است، مثلاً در آیه‌ای که می‌فرماید: «و جعلناهن ابکارا»؛ ما آن‌ها را باکره آفریدیم.[۱]

و یا در آیه‌ای دیگر که می‌فرماید: «و لهم فیها ازواج مطهره»؛ که در بهشت برای متقین زوج‌های پاکیزه‌ای است.[۲] و در تفسیر آن ذکر فرموده‌اند این‌ها زوج‌هایی هستند که از تمام خبائث ظاهری و باطنی به دور هستند.

و از این‌ها که بگذریم در خود معنای حورالعین و وجه تسمیه این کلمه فرموده‌اند حور به معنی سفید اندام و عین به معنای گشاده چشم و یا معنای این که سفیده چشم که در نهایت سفیدی است و سیاهی آن در غایت سیاهی و صفا و طراوت.

همه این‌ها و اوصافی که ذکر شد دلالت دارند بر اینکه این موجودات بهشتی را خداوند به شکل زنان دنیوی با ویژگی‌های خاص خلق فرموده است.

و امّا اگر بخواهیم جنس حورالعین برایمان مشخص شود باز روایتی در این رابطه آمده است که تصریح به جنس حورالعین فرموده‌اند:

ابی بصیر از امام صادق ـ علیه‌السلام ـ می‌خواهد او را با توصیف بهشت به شوق آورد، حضرت نیز پس از بیان اوصافی از بهشت و نعمت‌هایش به توصیف حورالعین می‌پردازد. راوی سؤال می‌کند: فدایت شوم، حورالعین از چه چیزی خلق شده است؟ فرمودند: از خاک و سرشت بهشتی.[۳]
در بهشت درجات و مقامات مختلفی هست «درجاتٌ متفاضلات و منازل متفاوتات»؛ برای کسانی با تقوی باشند و بر هوای نفس خود غلبه نمایند دو جنت است، «و لمن خاف مقام ربه جنتان»که یکی از نعمت‌های این افراد در این دو بهشت زنانی هستند که لبان چون یاقوت و اندامی چون مرجان دارند که فقط به همسران خود دلبسته‌اند و با آن‌ها هیچ انس و جنی آمیزش نکرده است

و در روایتی دیگر نیز که از امام رضا ـ علیه‌السلام ـ نقل شده که می‌فرمایند حورالعین جنسش از خاک و زعفران بهشتی است که هرگز فاسد نمی‌شود.[۴]

طرح یک سؤال

(نتیجه) با توجه به آیات و روایات و توضیحات مذکور می‌توان دریافت که حوریان موجودات بهشتی از جنس خاک بهشت هستند که خداوند آن‌ها را به شکل زنان خلق فرموده و با ملائکه فرق دارند و امّا قسمت دوم سؤال که می‌فرمایند بر چه اساسی حورالعین به بهشتیان تعلق می‌گیرد و با آن‌ها ازدواج می‌کنند؟

اولاً باید گفت، که مراد از تزویج اهل بهشت با حوریان غیر از تزویج اصطلاحی که بین زنان و مردان دنیا صورت می‌گیرد و دارای شرائط خاصی است، بلکه تزویج در مورد آن‌ها یعنی قرین و هم نشین با حوریان هستند و از تمام لذائذ وجود آن‌ها بهره‌مند می‌شوند.[۵]
بهشت

و ثانیاً باید ثابت شود شخص لیاقت و قابلیت ورود به بهشت را دارد، آن وقت در مورد تعلق نعمت‌های بهشتی به او بحث نمود، پس اگر شخصی از تمام مراحل و گذرگاه‌ها به خوبی گذر و عبور نماید و به قول معروف برگ سبز و گذرنامه بهشت را در دست داشته باشد و وارد بهشت شود، از نعمت‌های بهشتی به قدر معرفت و درجه و مقامش بهره‌مند خواهد شد که یکی از آن نعمت‌ها حورالعین است.

البته در بهشت درجات و مقامات مختلفی هست«درجاتٌ متفاضلات و منازل متفاوتات» [۶]؛ برای کسانی که با تقوا باشند و بر هوای نفس خود غلبه نمایند دو جنت است، «و لمن خاف مقام ربه جنتان» [۷] که یکی از نعمت‌های این افراد در این دو بهشت زنانی هستند که لبان چون یاقوت و اندامی چون مرجان دارند که فقط به همسران خود دلبسته‌اند و با آن‌ها هیچ انس و جنی آمیزش نکرده است.

و در روایت هم وارد شده که رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‌فرمایند: هیچ بنده ای وارد بهشت نمی‌شود مگر این که بالای سر و پایین پای او دو حورالعین می‌نشینند و با زیباترین صوت برای او نغمه سرایی می‌کنند و این نغمه هرگز نغمه شیطانی نیست بلکه محتوای آن تمجید و تقدیس الهی است.[۸]

البته این نکته هم قابل توجه است که در بهشت زنان مؤمنه دنیا هم وجود دارند که طبق بعضی روایات حتی از حوریان هم زیباترند و اگر شوهر آن‌ها در بهشت باشد می‌تواند آن جا نیز با هم باشند.[۹]
مراد از تزویج اهل بهشت با حوریان غیر از تزویج اصطلاحی که بین زنان و مردان دنیا صورت می‌گیرد و دارای شرائط خاصی است، بلکه تزویج در مورد آن‌ها یعنی قرین و هم نشین با حوریان هستند و از تمام لذائذ وجود آن‌ها بهره‌مند می‌شوند

تزویج با حوریان بهشتی اختصاص به مردان دارد و یا نصیب زنان هم می‌شود؟

قرآن کریم جریان همسران بهشتی را برای بهشتیان در چند جای مطرح کرده از جمله می‌فرماید: (و زوّجناهم به حورٍ عین)

[۱۰] یعنی ما آن‌ها را با حورالعین تزویج می‌کنیم.

هیچ دلیلی وجود ندارد که این وعده های الهی اختصاص به مردان داشته باشد. به خصوص آن که اگر در واژه (حور) و واژه (عین) دقت شود و از نظر مفهوم لغوی به خوبی مشخص گردد معلوم خواهد شد نعمت حورالعین اختصاص به مردان ندارد. از تحلیل استاد علامه حسن زاده آملی «توضیح واژه (حورالعین)[۱۱] بدست می‌آید که اگر در متون دینی (آیات و روایات و دعاها) سخن از ازدواج با حورالعین به میان آمده اختصاص به مردان ندارد بلکه زنان بهشتی نیز با مردی که به اصطلاح (احور) و (اعین) است یعنی چشم‌های درشت آهوی دارد و زیباست ازدواج می‌کند پس این نعمت بهشتی یعنی همسر (حورالعین) داشتن اختصاص به مردها نخواهد داشت و زنان بهشتی نیز از آن بی نصیب نخواهد بود.

حورالعین به تفسیر آیت الله مکارم شیرازی

حور مفهوم گسترده ای دارد که همه همسران بهشتی را شامل می‌شود, همسران زن برای مردان با ایمان, و همسران مرد برای زنان مؤمن در نتیجه زن‌ها هم بی نصیب نیستند.[۱۲]

برای مطالعه بیشتر به کتب ذیل مراجعه گردد:

۱٫ ناصر مکارم پیام قرآن، ج ۶، ص ۲۶۱ نشر مدرسه امیرالمؤمنین، قم ۱۳۷۰ ش.

۲٫ دائرة المعارف، تشیع، ج ۶، ص ۵۴۷، نشر شهید سعید محبی، تهران، ۱۳۷۶ ش.

۳٫ محمد حسین طهرانی، معادشناسی، ج ۱۰، مجلس، ۷۰، ص ۱۷۷ تا ۱۸۲، نشر حکمت، ۱۴۰۷ ق.

و حورٌ عینٌ کامثال اللّولو المکنون جزاء به ما کانوا یعملون

(از جمله نعمت‌های بهشتی) حوران چشم درشت است که مثل لؤلؤ نهان میان صدف، این‌ها پاداش اعمال و کارهای آنان است. سوره واقعه، آیه ۲۲ تا۲۴


برچسب ها:

- 12:59

نظر

دلت پاک باشد اما … !

نویسنده : reza
موضوع : مذهبی _ اسلامی ,  , 

 

 

تبیان: هر عملی که در این ماه از انسان سر بزند، ثوابی مضاعف دارد و با عنایت ویژه‌تری نسبت به سایر ماه ها در پیشگاه خدای ودود پذیرفته می شود.

درهای بهشت در این ماه خدا به روی همه ی بندگان باز و درهای دوزخ به یمن این مهمانی بزرگ بسته است.

دعا و نیایش به خصوص در دل شب و در بامدادان بسیار مورد تأکید قرار گرفته است و توبه و استغفار آن هم در سحرگاهان مطلوب و مقبول.

در کنار روزه داری که محور عبادات این ماه است و با آن به تقوا و پرواپیشگی دست می یابیم، تلاوت و انس با قرآن و فهم معانی و آیات نورانی هم توصیه شده است که روایات بسیاری در این خصوص از جانب اولیاء خدا و ائمه طاهرین علیهم السلام به دستمان رسیده که هر کدام فضیلت این عمل پر اثر را به ما گوشزد می کند.

امام باقر علیه السلام می فرمایند: لکلّ شی ربیع و ربیع القرآن شهر رمضان(اصول کافی ج۲/ ص ۶۳۰)؛ هر چیزی بهاری دارد و بهار قرآن، ماه رمضان است.

از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل است که فرمودند:

اکثروا فیه من تلاوه القرآن (فضائل الاشهر الثلاثه ص ۹۵)؛ در این ماه زیاد قرآن بخوانید.

طبق آنچه که در فرهنگ و سنت دینی ما به چشم می خورد، تأکید فراوان بر تلاوت و درک مفاهیم نورانی قرآن است. خدای متعال برای کسی که صرفاً یک آیه از آیات قرآن را تلاوت می کنند ثواب ختم قرآن را ارزانی می دارد.

سزاوار است این فرصت استثنایی بیش از پیش قدر دانسته شود و از آن برای درک و بهره برداری از معارف الهی استفاده نماییم.

از همین رهگذر برآنیم تا همچون سال گذشته هر روز به یک آیه ی کریمه از آیات قرآن بپردازیم و با نگاهی عمیق‌تر، برخی زوایا و ابعاد آن را مورد بررسی قرار داده و بدین شکل از نسیم دلنواز قرآن در ماه رمضان بهره مند گردیم.

خدای متعال ایمان و عمل صالح را توأماً از بندگان خود مطالبه می کند. عمل منهای ایمان و یا ایمان منهای عمل در پیشگاه خدا پذیرفته نیست. اینکه برخی صرفاً “دل پاک” را برای بهشتی شدن کافی می دانند نگاهی است اشتباه و مخالف نص صریح قرآن

فصل نخست:

وَ بَشِّرِ الَّذِین آمَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ کُلَّمَا رُزِقُواْ مِنْهَا مِن ثَمَرَةٍ رِّزْقاً قَالُواْ هَـذَا الَّذِی رُزِقْنَا مِن قَبْلُ وَ أُتُواْ بِهِ مُتَشَابِهاً وَ لَهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ (آیه ۲۵ سوره بقره)؛

و کسانی را که ایمان آورده اند و کارهای شایسته انجام داده اند، مژده ده که ایشان را باغ هایی خواهد بود که از زیر(درختان) آنها جوی ها روان است. هر گاه میوه ای از آن روزیِ ایشان شود، می گویند: «این همان است که پیش از این(نیز) روزیِ ما بوده» و مانند آن(نعمت ها) برای آنها آورده شود و در آنجا همسرانی پاکیزه خواهند داشت و در آنجا جاودانه بمانند.

از این آیه کریمه نکاتی برداشت می شود. از جمله آنکه:

۱- خدای متعال ایمان و عمل صالح را توأماً از بندگان خود مطالبه می کند. عمل منهای ایمان و یا ایمان منهای عمل در پیشگاه خدا پذیرفته نیست. اینکه برخی صرفاً “دل پاک” را برای بهشتی شدن کافی می دانند نگاهی است اشتباه و مخالف نص صریح قرآن.

باور و اعتقادی صحیح است که عمل نیکو در پی می آورد و عملی نیکوست که باورهای انسان را پالایش می کند.

۲- برای کسانی که ایمان و عمل خود را خالص می نمایند، خدای متعال وعده ی بهشت و پاداش بی پایان خود را داده است.

برای این بندگان برگزیده، بشارت و نوید بهشت و نعمت های بهشتی را بیان فرموده و آنها را به بهره های بی پایان نوید داده است.

ابن عباس نقل می کند که هیچ آیه ای در آن عبارت “الذین آمنوا” نیامده مگر آنکه علی بن ابی طالب سید و شریف ترین آن گروه تلقی می شود

۳- این نعمت ها آنچنان نامحدود و گسترده است که قرآن با کلمه “خلود” جاودانه بودن آن را تصریح می‌نماید.(و هم فیها خالدون)

۴- این آیه همانند بسیاری از آیات قرآن افرادی را با کلمه “الذین آمنوا” معرفی می فرماید.

بد نیست به این نکته مهم اشاره کنم که ابن عباس نقل می کند که هیچ آیه ای در آن عبارت “الذین آمنوا” نیامده مگر آنکه علی بن ابی طالب سید و شریف ترین آن گروه تلقی می شود.

در روایت داریم:

نزلت فی علی و حمزه و جعفر و عبیدبن الحارث بن عبدالمطلب.

این آیه در شأن و منزلت امیرمۆمنان، حمزه سیدالشهدا، جناب جعفر طیار و عبیدبن حارث … نازل شده است.(شواهد التنزیل ج۱/ ص ۹۶)

۵- در بیان مفهوم ایمان در روایات شریف نکته ای ظریف مورد اشاره قرار گرفته است. اینکه ایمان برخلاف اسلام که صرفاً امری زبانی است، در سه رکن و سه جهت شمول پیدا می کند:

اول : اقرار زبانی

دوم : پذیرش قلبی

سوم : عمل به ارکان و جوارح


برچسب ها:

- 12:56

نظر

انواع چشم از نظر قران

نویسنده : reza
موضوع : مذهبی _ اسلامی ,  , 

 

از نظر قرآن مجید بر اساس حالاتى که بر آن عارض مى‏شود، چشم انواع مختلفى دارد و هر نوع، ویژگى‏ها و خصایص منحصر به خود دارد، که در این مقاله به بیان خصوصیات و ویژگى‏هاى هر کدام، اشاراتى گذرا خواهیم داشت.۱٫ چشم حسّ‏…..دایره ادراک چشم فقط در محدوده محسوسات است و کسانى که مى‏خواهند

 

فقط با دیدن ظاهرى به حقایق پى ببرند، مبناى سخنشان اصالت حس و و امور مادى است و آنها از پذیرش آن ‏چه محسوس نباشد، سر باز مى‏زنند و هستى را همسان با مادّه مى‏پندارند و معتقدند، آنچه مادّى نیست، موجود نبوده و پندار و خرافه‏اى بیش نیست. این گروه، نه قائل به مبدأ فاعلى هستند و نه مبدأ غایى.۱ در فرهنگ این‏گونه افراد، عقل به منزله عینک چشم ظاهر است؛ یعنى عقل هرگز حقیقت جدیدى را ادراک نمى‏کند، بلکه تنها واسطه و وسیله‏اى است براى ادراک بهتر مادّى، بدون آنکه حقیقتى افزون بر آنچه از طریق حس، تحصیل شده است، کشف نماید.۲

آن کس که جهان را بر اساس چشم حس مى‏شناسد و مطابق با معیارهاى حسّى ایمان مى‏آورد، اگر ابزار شناخت و حس او عوض شود، دست از عقیده خود برمى‏دارد و همچون قوم بنى‏اسرائیل مى‏شود؛ یعنى زمانى که عصا به صورت مار درآمد به حضرت موسى(‏علیه السلام) ایمان آوردند ولى چون گوساله سامرى را مشاهده کردند، گوساله‏پرست شدند. آن چه آنان از مار شدن عصا و صداى گوساله دریافت مى‏کردند تنها یک امر حسى بود که با چشم ظاهر مشاهده مى‏کردند.۳

۲٫ چشم یقین‏

یکى از با ارزش‏ترین لذایذ معنوى، آن است که محبوبِ جامعِ کلِ کمالات، نظر لطف به انسان بیفکند و با او سخن بگوید و از آن فراتر این که انسان بتواند به مقام شهود ذات پاک پروردگار برسد؛ یعنى با چشم دل و یقین، او را ببیند و غرق دریاى جمال او گردد.۴ شهود مبدأ هستى با چشم یقین و ملکوتى صورت مى‏گیرد. اگر کسى فراسوى خود، این راه را گشود و به اندازه هستى خویش به شهود مبدأ و معاد بار یافت، همان معرفت بلندى را که با علم‏الیقین حاصل شده است، به دست مى‏آورد و در همین دنیا قادر به دیدن نشانه‏هاى نهایى مانند بهشت و جهنّم مى‏شود و این همان شهودى است که پیامبران خدا و از جمله حضرت ابراهیم‏(علیه السلام) با آن به دیدار باطن هستى و ملکوت آسمان‏ها نایل شدند۵: «و کَذلِکَ نُرى ابراهیمَ مَلَکوتَ السَّمواتِ و الارضَ لِیَکونَ مِنَ الموقِنینَ»۶: البته این راه منحصر به پیامبران نیست، بلکه خداوند، دیگران را هم به پیمودن آن تشویق کرده و به نظر کردن در ملکوت هستى فرامى‏خواند. حصول معرفت حق با چشم یقین، انسان را به سرور و شادى دایم مى‏رساند و چون زمام و عنان خویش را به دست دوست ببیند، نگران نیست؛ همچون حضرت زینب(‏علیهاالسلام) که در پاسخ ابن زیاد که گفت: «دیدى خدا با برادرت چه کرد؟» با دیده یقین و با کمال صلابت فرمود: «همه ‏چیز را زیبا دیدم.»

حضرت زینب(‏علیهاالسلام) این سخن را در پى دیدن صحنه‏هایى بر زبان مى‏راند که تاریخ، صحنه‏اى به تلخى و جانگدازى آنها نه دیده است و نه خواهد دید، اما او با شهود ملکوتى خود، پروردگار هستى را دیده و زمام عالم و آدم را در دست او مى‏بیند و آثار جمیل محض را با جمال مى‏نگرد و زیبایى شهادت را با چشم دل مشاهده مى‏کند. ۷

۳٫ چشم سفید

چشم سفید، همان چشم ظاهر است که ابتدا بیناست و سپس بر اثر غم و اندوه و فراق و گریه و زارى، بینایى آن از بین مى‏رود که در زبان عربى به آن «عین بیضاء» مى‏گویند. بعضى‏ها معتقدند که این نوع چشم، مقدار کمى بینایى دارد ولى مرحوم علامه طباطبایى(ره) در المیزان این مطالب را رد مى‏کند.۸ قرآن در ماجراى جدایى حضرت یعقوب(‏علیه السلام) و فرزندش یوسف‏(علیه السلام) مى‏فرماید: «وَ تَوَلَّى عَنْهُمْ و َقَالَ یَا أَسَفَى عَلَى یُوسُفَ وَابْیَضَّتْ عَیْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ کَظِیمٌ »۹ ؛ «از سوز هجران و داغ دل، چشمانش در انتظار یوسف، سفید شد.»
در آن هنگام که در میدان نبرد با دشمن روبه‏رو شدید، خداوند آنها را به چشم شما، کم نشان داد و شما را نیز به چشم‏هاى آنان کم مى‏نمود تا خداوند کارى که مى‏بایست انجام بگیرد، صورت بخشد.

۴٫ چشم روشن‏

وقتى دل انسان مالامال از غم و اندوه است و ناگهان خبر مسرّت‏بخشى به او داده مى‏شود و دوران فراق و جدایى به پایان مى‏رسد، دلش از غم و حزن خالى مى‏شود و حالتى در چهره و چشمان او پدید مى‏آید که چشمش شاد و روشن مى‏گردد؛ همچون سرگذشت حضرت موسى(‏علیه السلام) که وقتى به دامان پرمهر و محبّت مادر برمى‏گردد، دیده مادر به جمال ملکوتى او روشن مى‏شود و حزن و اندوهش برطرف مى‏گردد: «فَرَدَدْناهُ الى‏ اُمِّهِ کَىْ تَقَرَّ عَیْنُها و لاتَحْزَنَ…»۱۰:


برچسب ها:

- 12:53

نظر

مهدی (عج) وارث میراث حسین (علیه السلام)

نویسنده : reza
موضوع : مذهبی _ اسلامی ,  , 

918522681222138301611405424716363221206112

 

در آیین بندگی الهی، هر رهرو، وامدار و ادامه دهنده مسیر بندگی است که پیشینیان وی در آن کوی قدم نهاده‌اند. سلسله انبیاء و اولیای الهی نیز چنین هستند. هر پیامبری قدم بر جای پای پیامبر قبل از خود گذارده و با اندوخته هدایتگری خویش بر توشه راهبری انبیاء پیش از خود افزوده است.(۱)

نبی گرامی اسلام وارث علوم جمیع پیامبران است. دین او آخرین دین و حاوی تمام عناصر هدایت تا قیامت است. مطابق اعتقادات شیعه او این میراث گرانبها را به امیرالمومنین علی علیه السلام سپرده است(۲) و این میراث عظیم در سلسله ائمه طاهرین دست به دست گشته و در انتها به امام آخرین و سلاله اوصیاء پیامبرحضرت ولی عصر (عج) رسیده است. با نگاهی گذرا به زیارتنامه‌های عام و خاص ائمه طاهرین به این موضوع و اهمیت آن پی می‌بریم چنانکه در برخی زیارت‌ها تعدد طرح مبحث ارث بردن امام از هریک از انبیاء قبلی و امامان پیشین به وضوح نمودار است.(۳)

 

امام حسین علیه السلام وارث تمامی انبیای الهی

در میان زیارات امامان، این موضوع در زیارت‌های متعددی از امام حسین علیه السلام آمده است. یکی از این موارد زیارت وارث امام حسین علیه السلام است که در عین کوتاه بودن به طور مفصل به میراث داری سید الشهداء از انبیاء و اولیاء پیشین اشاره شده است. “اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ آدَمَ صَِفْوَةِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ نُوحٍ نَبِىِّ اللَّهِ،… اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ فاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ”(۴) حال سوال اینجاست که منظور از وراثت امام حسین علیه السلام از انبیاء و امامان پیشین چیست؟

پیشوای این قوم برگزیده، آخرین ذخیره الهی و آخرین وصی آخرین پیامبر الهی است. اوست که می‌باید هر آنچه تمامی مردان الهی در اندیشه می‌پرورانده اند و آرزو داشتند، عملی کند. او در این راه دانشی کامل و توانایی وسیع می‌خواهد و به همین دلیل است که او میراث دار تمامی خوبیها از پیشینیان فرزانه است

وقتی به امام حسین علیه السلام وارث پیامبران گفته می‌شود، پیداست که ارث مادی و مالی منظور نیست، زیرا اوّلاً هنگامی که در پیشگاه مقدسش برای زیارت می‌ایستیم و این کلمات را بر زبان جاری می‌کنیم، به قصد تعظیم و تجلیل از مقام شامخ او است، نه خبر دادن از این که چه اموالی را از پیغمبران به ارث بُرد! ثانیا اگر هم مالی از پیغمبران باقی مانده بود، زمانی طولانی بین آدم و دیگر پیامبران با امام حسین علیه السلام است و می‌بایست به بازماندگان مستقیمشان می‌رسید، نه امام حسین، پس باید معنای دیگری را جستجو کرد.

وراثت حسین علیه السلام از انبیا و اوصیا برای آن است که خط جهاد در راه حق و مبارزه با باطل و ستم و طاغوت، سرلوحه دعوت همه انبیای الهی بوده و کربلا تجلی‌گاه درگیری حق و باطل است. عاشورا حضور دوبارة آدم و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی علیهم السلام در قله فریادگری و هدایت است. این که حسین را وارث آدم می‌خوانیم و زیارت وارث را با سلام بر آن پیامبران الهی آغاز می‌کنیم، برای همین است؛ یعنی نقطه اتصال همه حرکت‌های الهی و انقلاب‌های خدایی، به صورت تجسم دوباره پیامبران و اوصیا در لحظه‌های خورشیدی عاشورا و واقعیت سرشار کربلا.(۵)

از سوی دیگر قرآن مجید یکی از اهداف بعثت پیامبران را قیام برای عدالت اجتماعی یا آماده کردن زمینه برای آن می‌داند: «پیامبران را با دلائل روشن فرستادیم و با آن‌ها کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم برای برپایی عدالت قیام کنند».(۶) در زیارت امام حسین علیه السلام می‌خوانیم: « گواهی دهم که دستور به عدل و داد فرمودی و مردم را به آن دعوت کردی».(۷) از این رو می‌توان نتیجه گرفت: تلاش برای برپایی عدالت اجتماعی و مبارزه با ستم، رسالت همه ‌انبیا و میراث مشترک رسول الهی است و حسین بن علی علیه السلام به دلیل دعوت به عدل و مبارزه با بی‌عدالتی، وارث همه‌ انبیا است.(۸)

آری! کسی‌ که‌ از تمامی‌ انبیای‌ بزرگوار، علی‌ الخصوص‌ خاتم‌ انبیا و علی‌ مرتضی‌ وفاطمة‌ الزهرا و حسن‌ مجتبی‌ (علیهم السلام) ارث‌ برده‌ باشد، چکیده‌ و عصارة‌ تمام‌ انبیا واولیا خواهد بود. از همین‌رو، امام‌ حسین‌ علیه السلام با دارا بودن‌ این‌ چنین‌ پشتوانة‌ معنوی‌ و الهی‌توانست‌ اسلام‌ پیامبر اکرم‌ را احیا نماید و حوادث‌ عاشورای‌ ۶۱ هجری‌ قمری‌ را باشجاعت‌ رقم‌ بزند. با این‌ پشتوانه‌ معنوی‌ است‌ که‌ خون‌ حق‌ بر شمشیر باطل‌ پیروز گشت‌ و حضرت‌ با نثار و ایثار جان‌ و جوانان‌ خود، مطلوب‌ خود را که‌ عدم‌ انحراف‌ اسلام‌ بود؛ به‌دست‌ آورد.

امام حسین

امام مهدی (عج) وارث تمامی پیامبران و امامان

امام مهدی (عج) به عنوان آخرین وصی پیامبر و دوازدهمین امام و کسی که خداوند او را به عنوان ذخیره خویش و منجی جهان و جهانیان انتخاب نموده، دارنده تمامی علوم و کمالات پیامبران و امامان پیش از خود است. او که عصاره خلقت پروردگار و انسان کامل و یگانه گیتی است، باید هم تجلیگاه همه خوبیها باشد. “اَلسَّلامُ عَلى مَهْدِىِّ الْأُمَمِ وَجامِعِ الْکَلِمِ”(۹)او میراث دار تمامی شرایع و آیین‌های الهی است: ” اَلسَّلامُ عَلى‏ وارِثِ الْأَنْبِیآءِ، وَخاتَِمِ الْأَوْصِیآءِ”(۱۰)

این موضوع علاوه بر اینکه در زیارات امام مهدی (عج) نمودار است، در روایات متعددی هم اشاره شده است. احادیثی که از ائمه معصومین علیهم السلام وارد شده اثبات می‌نماید همه علوم و دانش هایی که در نزد پیامبران الهی و ائمه معصومین بوده، به آخرین حجت الهی و دوازدهمین وصی پیامبر(عج) رسیده و حضرت مهدی(عج) وارث علوم انبیا و ائمه علیهم السلام است:

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَى عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ وَ الْفُضَیْلِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ إِنَّ الْعِلْمَ الَّذِی نَزَلَ مَعَ آدَمَ (ع) لَمْ یُرْفَعْ وَ الْعِلْمُ یُتَوَارَثُ وَ کَانَ عَلِیٌّ (ع) عَالِمَ هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ إِنَّهُ لَمْ یَهْلِکْ مِنَّا عَالِمٌ قَطُّ إِلَّا خَلَفَهُ مِنْ أَهْلِهِ مَنْ عَلِمَ مِثْلَ عِلْمِهِ أَوْ مَا شَاءَ اللَّه(۱۱)

همچنین در برخی روایات نیز تصریح شده علاوه بر علوم الهی، برخی گنجینه‌های آسمانی که در دست پیامبران بوده نیز نزد امام حاضر ودیعه نهاده شده است:

امام صادق ع فرمود: همانا داوود از پیامبران دیگر ارث برد و سلیمان از داوود ارث برد و محمد ص از سلیمان ارث برد و ما از پیامبر ارث بردیم و همانا نزد ماست صحف ابراهیم و الواح موسی.(۱۲)

جالب آن است که حضرت ولی عصر عج از برخی از این موارد جهت اثبات حقانیت خود و اتمام حجت در هنگام ظهور بهره می‌گیرد.(۱۳) در حدیثی از امام صادق علیه السلام نیز آمده است که تمامی معجزات انبیاء در دستان امام مهدی عج است:

ما مِن مُعجِزَةٍ مِن مُعجزاتِ الانبیاءِ وَالاوصِیاءِ إِلا وَیَظهَرُ اللهُ تَبارکَ وَ تَعالی مِثلَها فِى یَدِ قَائِمنا، لاتمامِ الحُجَّةِ عَلَی الاعداءِ(۱۴)

امام مهدی (عج) به عنوان آخرین وصی پیامبر و دوازدهمین امام و کسی که خداوند او را به عنوان ذخیره خویش و منجی جهان و جهانیان انتخاب نموده، دارنده تمامی علوم و کمالات پیامبران و امامان پیش از خود است. او که عصاره خلقت پروردگار و انسان کامل و یگانه گیتی است، باید هم تجلیگاه همه خوبیها باشد. “اَلسَّلامُ عَلى مَهْدِىِّ الْأُمَمِ وَجامِعِ الْکَلِمِ”او میراث دار تمامی شرایع و آیین‌های الهی است: ” اَلسَّلامُ عَلى‏ وارِثِ الْأَنْبِیآءِ، وَخاتَِمِ الْأَوْصِیآءِ”

علاوه بر ودایع انبیاء، امام مهدی میراث دار امانتهایی گرانبها از سلسله ائمه طاهرین نیز می‌باشد. از جمله این موارد می‌توان به کتاب جامعه علی علیه السلام و مصحف فاطمه سلام الله علیها اشاره نمود که ائمه در احادیث متعدد به در دست داشتن آنها اذعان می‌نمودند.

حال سوال اینجاست که چه ویژگی در امام آخرین هست که او را حامل چنین میراث عظیمی نموده است؟ و او با این ودیعه گرانبها چه می‌کند؟ پاسخ این سوال را می‌توان از آیات قرآن کریم و روایات برداشت نمود. آری، گروهی در آخرالزمان می‌آیند که زمین و هرچه در آن است را به ارث می‌برند و این خواست خداوند و تمامی برگزیدگان الهی است:

وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ(۱۵)

و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین(۱۶)

وعدالله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم و لیبدلنهم من بعد خوفهم امناً یعبد و نفی لایشرکون بی‌شیئاً و من کفر بعد ذلک فاولئک هم الفاسقون(۱۷)

پیشوای این قوم برگزیده، آخرین ذخیره الهی و آخرین وصی آخرین پیامبر الهی است. اوست که می‌باید هر آنچه تمامی مردان الهی در اندیشه می‌پرورانده اند و آرزو داشتند، عملی کند. او در این راه دانشی کامل و توانایی وسیع می‌خواهد و به همین دلیل است که او میراث دار تمامی خوبیها از پیشینیان فرزانه است.

اوست که اسلام پیامبر آخرین محمد ص را در جهان استیلا می‌بخشد،

و طعم شیرین عدالت علوی را به مذاق تمامی مردمان می‌چشاند،

و حسین وار جان به کف نهاده در برابر ظلم و فساد قیام می‌کند،

و در آخر پرچم قسط و عدل را در سراسر زمین می‌گستراند.

به امید آن روز

 

پی نوشت:

۱ – به عنوان نمونه ” و ورث سلیمان داوود” نمل(۲۷ ) آیه ۱۶٫

۲ – ” اَلسَّلامُ عَلى‏ صالِحِ الْمُۆْمِنینَ، وَوارِثِ عِلْمِ النَّبِیّینَ” زیارت امام علی ع ، مفاتیح الجنان

۳ – به عنوان نمونه می توان در زیارات عام به زیارت جامعه کبیره (السّلام علی ائمه الهدی و مصابیح الدجی و … ورثه الانبیاء) و در زیارات خاص به زیارت وارث حضرت سید الشهداء و نیز زیارت امام رضا ع اشاره نمود.

۴ – زیارت وارث، مفاتیح الجنان

۵ – جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، ص ۴۶۰٫

۶ – حدید (۵۷) آیه ۲۵٫

۷ – مصباح کفعمی، ص ۴۹۱٫

۸ – برگرفته از سایت مرکز ملی پاسخگویی سوالات دینی – پاسخگو

۹- زیارت صاحب الامر ع منقول از ابن طاووس، مفاتیح الجنان

۱۰- همان

۱۱ – امام باقر ع فرمود:علمی که با حضرت آدم ع نازل شد، برداشته نشد و علم به ارث می رود. علی ع عالم این امت بوده و حق این است که از خانوادة ما هرگز عالمی نمیرد مگر آنکه کسی از اهلش که مثل علم او را بداند جایگزینش گردد یا آنچه را خدا خواهد – الکافی ج‏۱ ص۲۲۲ باب أن الأئمة ع ورثة العلم یرث بعضهم بعضا العلم

۱۲ – بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهارج‏ ۲۶ ص ۱۸۳

۱۳ – صندوق مقدس از دریاچه طبریه به دست وی ـ امام مهدی ع ـ آشکار می شود و آن را آورده، در پیشگاه مقدس او در بیت المقدس

قرار می دهند و چون یهودیان آن را مشاهده می نمایند به جز اندکی، بقیه آنان ایمان می آورند – آیه الله صافی گلپپایگانی، منتخب‌الاثر، ص ۳۰۹٫

۱۴ – “هیچ معجزه ای از معجزات انبیای الهی و اوصیای ایشان نمی‌باشد، مگر این که خداوند متعال برای اتمام حجت بر دشمنان، مثل آن را به دست قائم ما، ظاهر می سازد.” – شیخ حر عاملی، إثبات الهداة، ج ۳، ص ۷۰۰، ح ۱۳۷٫

۱۵ – سوره انبیاء آیه ۱۰۵

۱۶ – سوره قصص آیه ۵

۱۷- سوره نور آیه۵۵

منبع:تبیان


برچسب ها:

- 12:46

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد